آیلین و بابایی 1390/9/30 9:16 نویسنده : نسرین 431 بازدید اشتراک گذاری ایلین داشت می خوابید، وقتی صدای بابایی شنید دیگه نخوابید پسندها (0) پسندیدم شما اولین مشوق باشید! مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی روز پدرو رفتن به کوه خاطرات کندوان تولد دخملی جونم ارامش یعنی...
نظرات (1) ثبت نظر خاله پریناز 30 آذر 90 10:51 با بابایی بازی کردن کیف داره ها.مگه نه؟خداجون همیشه باباییو برات نگه داره و تو رو برا اون.دوستت دارم 1