شیطنت ایلین خانوم

دیروز از خونه مامان جونی زود برگشتم خونه تا یه سری به روی خونه بکشم به قول بعضی ها خونه تکونی

کنم

اول از همه لباس های دخملیرو در اوردم عروسکاشو بهش دادم تا با انها مشغول بشه تا من به کارام

برسم

لباسهارو تو لباسشویی انداختم و ملحفه هارو هم در کهنه شویی انداختم و برگشتم به دخملی برسم

بعد با کمک دخملی (دخملی هم تو بغلم بود)هویج هارو شستم و تو ماشین اب میوه گیری انداختم و  بعد  با کمک نازگلم شروع به گرد گیری ،من از اونجا میزها و کف اتاق رو تمیز میکردم و از پشت هم دخملی بادستاش تمیز میکرد کفرم در اومده بود دیگه داشتم

دیونه میشدم نمی دونستم چیکار کنم

امروز هم میرم بقیه کارو میکنم ان شا الله تا عید تموم بشه