شعرهایی که ادمو یاد بچه گیهاش میندازه
عمو زنجیر باف ب...له
زنجیر منو بافتی ب...له
پشت کوه انداختی ب...له
بابا اومده
چی چی آورده
نخود و کشمش
بخورو بیا
با صدای چی
با صدای گربه
میو می..........
صد دانه یاقوت، دسته به دسته
با نظم و ترتیب، یک جا نشسته
هر دانه ای هست خوشرنگ و رخشان
قلب سپیدی در سینه آن
سرخ است و زیبا، نامش انار است
هم ترش و شیرین، هم آبدار است
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی