آیلینآیلین، تا این لحظه: 13 سال و 9 روز سن داره

هستی من

و این آغاز انسان بود...

1390/8/12 14:44
نویسنده : نسرین
140 بازدید
اشتراک گذاری

و این آغاز انسان بود...

 

از بهشت که بیرون آمد، دارایی اش یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود. و مکافات این وسوسه هبوط بود.

 

فرشته ها گفتند: تو بی بهشت می میری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد.

 

انسان گفت: اما من به خود ظلم کرده ام. زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین می خواهد، پس زمین از بهشت بهتر است.

 

خدا فرمود: برو و بدان جاده ای که تو را دوباره به بهشت می رساند از زمین می گذرد، زمینی آکنده از شر و خیر، آکنده از حق و  از باطل، از خطا و صواب، و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد تو باز خواهی گشت وگرنه...

 

و فرشته ها همه گریستند. اما انسان نرفت. انسان نمی توانست برود. انسان بر درگاه بهشت وامانده بود. می ترسید و مردد بود. و آن وقت خدا چیزی به انسان داد. چیزی که هستی را مبهوت کرد و کائنات را به غبطه واداشت.

 

انسان دست هایش را گشود و خدا به او اختیار داد.

 

خدا فرمود: حال انتخاب کن. زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شدی. برو و بهترین را برگزین که بهشت، پاداشِ به گزیدن توست. عقل و دل هزاران پیامبر نیز با تو خواهند آمد، تا تو بهترین را برگزینی. و آنگاه انسان زمین را انتخاب کرد. رنج و نبرد و صبوری را. و این آغاز زندگی انسان بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله آیداش
28 آذر 90 11:44
شلام به روی دخمله نازه خوشگله خالش.دلم بدجوری واسط تنگ شده.ماشالا خیلی خوشگل شدی می بوسمت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هستی من می باشد