آیلینآیلین، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

هستی من

بدون عنوان

1391/2/28 9:23
نویسنده : نسرین
190 بازدید
اشتراک گذاری

رفته بودم اشپزخونه تا شام بابایی رو اماده میکردم که دخترم بابابایی مشغول بازی بود بابایی اومد تو اشپزخونه که

اب بخوره دخملی هم رو تخت بود که یکهو دیدم دخملی داره تلاش میکنه که یه جوری پایین بیاد اول می خواست با

سر بیاد بعد برگشت سر جای اولش و بعد یکم جلواومد خودشو به پشت برگردند و از تخت پایین اومد ما هم خوشمون

اومده بود هی میذاشتیم رو تخت اونم با یه عجله ای میومد پایین

قربون اون تلاشات برم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله پریناز
28 اردیبهشت 91 10:07
ای باباحالا دیگه بچه رو اذیت میکنین؟زن و شوهر سادیسم دارین آخه؟
نسترن
28 اردیبهشت 91 10:18
ای جانم چطور اینکارو میکنه خیلی کار سختیه خوب معلومه میتونه وقتی از مبل بالا میره خوب از تخت هم میتونه پایین بیاد
ilijoon
28 اردیبهشت 91 10:49
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هستی من می باشد