بدون عنوان
دخملیم عادتشه عصری یکی دو ساعتی می خوابه دیروز هم مثل روزهای قبل خوابید منم شامودرست کردم منتظر شدم تا
دخملیمون بیدار بشه ساعت ٩ بود که بابایی گفت که چرا بیدار نمیشه دلم براش یه ذره شده
که اونوقت صداش دراومد رفتم بهش می می بدم دیدم شیشه شیری که بالای سرش گذاشته بودم رو برداشته تو خواب داره می خوره نصفشو خورد و بعدا
شیشه گذاشت و باز خوابید تا این موقع هم خواب بود
قدیمی ها این میگند که خواب خوابو میاره مثل اینکه درست گفتند
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی