بدون عنوان
هرروز دخملی یه ابنبات چوبی از دایی نوید میگیره دیروز دایی نوید یادش رفته بودبگیره یه
سرو صدایی انداخته بود
که نگو بعد از گرفتن ابنبات رفت بغلش و تو بغلش ابنبات می خورد هر از گاهی هم به داییش تعارف میکرد مثل
این نینی بامزهدیوز دخملیم این مدلی خوابیده بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی