دخمل مامان و بابا داره بزرگ میشه
دخملیم هر وقت قهر میکنه یا کارش طبق مرادش نیست زودی برمیگرده رو زمین قل میخوره و به ادم نگاهم نمیکنه یعنی من قهرم هر وقت هم میگیم چی شد زودی لباشو اویزون میکنه و گریه اینجا هم دخملیم داره با توپ بازی میکنه و شعر یه بوب دارم قلقلی(یه توپ دارم قلقلیه)را میخونه توپش افتاده زیر مبل میخواداونجوری برداره داشتیم با هم توپ بازی میکردیم من پرت میکردم به دخملی دخملی هم به من هر وقت هم ازهم میگرفت ذوق میکرد داره باطریهاشو بازرسی میکنه البته میخواد روشن کنه ولی داره همه جاشو بازرسی میکنه داره فکر میکنه که چطوری پنگوینه روی پله ها میره بالا دخملیم شیطونه هر چیزی رو سزش یا لباسش باشه درمیاره اینجاهم داره مروار...
نویسنده :
نسرین
12:29